پارسا سردشتیپارسا سردشتی، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

پارسا سردشتی شازده کوچولوی ما

بدون عنوان

سلام  خیلی وقت هست شاید بیشتر از دو ماهه که به وبلاگ پارسا سر نزدم . ببخشید مامان جان آخه بعد رفتن بابا حاجی حال و حوصله نداشتم . ولی حالا که اومدم یه عکس خوشکل از پارسا میگذارم در حالیکه لاک پشت نینجا شده
27 شهريور 1391

بدون عنوان

                                        مدتی بود که دیگه دست و دلم نمیرفت چیزی بنویسم.آخه مامانی خیلی به خاطر رفتن بابا حاجی از پیشمون ناراحت و افسرده بودم.هنوز هم برام باورش سخته. اما انگار چاره ای جز پذیرفتن حقیقت ندارم. خیلی دلمون براش تنگ شده و تو که دایم از کارهای بابا حاجی تعریف میکنی انگار همین الان بوده.   &nb...
6 تير 1391

بدون عنوان

حاجی عزیز ما رفت پیش خدا مامانی تا آخرین لحظه ها همش حرف تو رو میزد. همش نگران پارسا بود . مامانی بابا حاجی حسرت دیدن تو رو رو با لباس مدرسه با خودش به اون دنیا برد. تو عشق باباحاجی بودی .بی نهایت تو رو دوست داشت . به خاطر تو با ما دعوا میکرد. ......................... ..................................   ...
14 فروردين 1391

بدون عنوان

سلام مزه زندگي ديگه به عيد خيلي نزديك شديم. دو تا ديگه بخوابي عيد اومده . قربونت برم چقدر براي عيدي گرفتن ذوق داري. هر روز خدا رو شكر ميكنم كه يك روز ديگه تونستم چشمهاي قشنگت رو ببينم. عزيزم داره يك عيد ديگه رو هم ميبينه.ايشا...صد تا عيد ديگه رو هم ببيني مامان جون. عيدت مبارك گل من ...
28 اسفند 1390

بدون عنوان

چند روز پیش پارسا گفت: مامان زود باش زود باش الان هوا تاریک میشه . گفتم:خب مگه چی میشه اگه تاریک بشه؟ گفت : اونوقت نمیفهمیم خونه خورشید خانوم کجاست الان میره ها! بعد گفتم: آخه مامانی ما که نمی دونیم خونه خورشید خانوم کجاست فقط خدا میدونه. آقا پارسا هم که واسه همه چی جواب تو آستینش داره گفت پس زنگ بزن به خدا از اون بپرس. گفتم:آخه شماره اش رو ندارم. پارسا گفت:البته با همان لحن معصومانه :تو داری من میدونم که تو شماره خدا رو داری.........   گاهی وقتها بچه ها بدون این که بدونن چطور اما کاری میکنند یا حرفی میزنند که شاید ظاهرا معمولی باشد اما دنیایی توی حرفهاشون گنجونده شده کافیه یه کم چشم و گو...
23 بهمن 1390

بدون عنوان

سلام ببخشید خیلی وقت بود مطلب نگذاشته بودم آخه خیلی سرم شلوغ بود. چند وقت قبل عمو قناد برنامه کودک که خدا ایشا... خیرش بده یه موضوعی رو توی برنامش مطرح کردو اون هم استاندارد بود از اون روز به بعد پارسا روی همه وسایل دنبال علامت استاندارد میگرده و با سوالای عجیب و غریبش یه وقتهایی آدم رو متعجب میکنه . تازه کافیه روی بسته بندی یه خوراکی علامت استاندارد رو نبینه محاله بخوره.  ماجرا از این قراره که دیروز که گل گلدونم رو برده بودم حمام آقا پارسا باز هم سوالای ریز و درشتش گل کردو گفت مامانی هر چیزی که علامت استاندارد نداشته باشه یعنی زود خراب میشه؟ گفتم یه جورایی آره. گفت : پس چرا آدما عل...
6 بهمن 1390

بدون عنوان

برای پارسا پسرم       زیبا ترین قصیده زندگی ام هیچ میدانی بی تو هیچم هیچ میدانی گرمای نفسهایت برایم بهترین موسیقی دنیاست و با هر دم و باز دمت     به هر دم و باز دمم می افزایی و آن چشمان قشنگت که نمیدانم بگویم چه رنگی دارد آه که در آن عشق به زندگی موج میزند و این عشق مرا به زنده بودن و زندگی کردن بخاطر تو دعوت میکند فرشته من همیشه در قلب کوچکم قلب بزرگت را میستایم.................                                   &n...
28 آذر 1390